دفتر خدمات ارتباطی،برترین‌ها

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

6f/2 (34540)

6f/2 (34540)

بسمه تعالی

سنگ گردسائی

استاد : نیک کار

تهیه کننده:

احسان خرمی پور

ماشینهای سنگ و سنگ سنباده

یکی دیگر از ماشینهای ابزار ماشینهای سنگ وسنگ سنباده می باشند.

این گروه از ماشینهای ابزار مخصوصا برای تکمیل کردن وپرداخت نمودن قطعات بابرداشتن مقدار فلز کمی از روی سطح کاردرنظر گرفته می شود .

مقدار باربرداشته شده در حدود دهم میکرون می باشد . در این صورت سطح تولید شده کاملا پرداخت و در حدود N1 تا N4کاملا پرداخت خواهد می باشد .

معمولا از ماشینهای سنگ برای سنگ زدن قطعاتیکه قبلا بوسیله سایرماشینهای ابزار براده برداری شده است استفاده می گردد .اصولا مقدار باریکه برای سنگ زدن درنظرگرفته می شود بستگی به اهمیت ومقداردقت واندازه قطعه خواهد داشت .همچنین می بایستی نوع عملیات قبلی را که صورت گرفته است مورد اهمیت قرار داد .

توسعه ماشینهای سنگ اززمان بسیار دور تا کنون سبب شده است تاازسنگهائی بزای تولید زیاد در حالتهای مختلف ازقبیل خشن تراشی وپرداخت کاری بجای استفاده از ماشینهای تراش – وسایرماشینهای ابزار که مورد استفاده می گردد دربعضی ازمواقع ازماشینهای سنگ برای سنگ زنی قطعات بطوردقیق استفاده می شود .

ماشینهای سنگ رابرای انجام عملیات زیر درنظرمی گیرند .

الف – خشن تراشی وبرش قطعات

ب – سنگ زدن سطوح صاف بادقت زیاد – سطوح دوار – منحنی دندانه ها – دندانه پیچها وسایرسطوح مارپیچ

ج – تیزکردن انواع ابزارهای برش – تیغ فرزها – برقووقلاویزها

سنگ گردسائی :

برا ی سنگ زدن سطوح گرد – استوانه ای – دوار – مخروطی – فرم دار برای سنگ زنی داخلی اجسام دوار بکار می رود .

ماشینهای سنگ گردسائی

ماشینهای گردسائی به سه دسته تقسیم می شوند .

ماشین سنگ گردسائی ساده

ماشین سنگ گردسائی یونیورسال

ماشین سنگ گردسائی مخصوص ( سنترلس )
اختلاف بین ماشینهای ساده و یونیورسال در ساختمان و نوع کارهائی که به آنها بسته و سنگ زده می شود دارد . وماشینهای مخصوص یا سنترلس که بدون مرغک بوده و خارج از مرکز می باشد .و متفاوت با ماشینهای ساده و یونیورسال می باشد .

ماشین سنگ گردسائی ساده

یک نوع ماشین تولیدی که برای سنگ زدن کارهای ساده استوانه ای طراحی شده و این ماشین دارای چندین دستگاه مخصوص مجزا می باشد .

سنگ سمباده روی محور مخصوص بخود که در روی دستگاه بصورت عمودی نسبت به راهنمای میز ماشین قرار گرفته و محور اصلی که قطعه کار دربین دو مرغک سوارشده موازی خواهد بود .

دستگاه محور اصلی آن ثابت بوده و قابل انحراف می باشد .

2- ماشین سنگ گردسائی یونیورسال

ماشین سنگ گردسائی یونیورسال برخلاف ماشین سنگ گردسائی ساده دارای دستگاه نگهدارنده سنگ بوده که می تواند حول محور خود و نیز نسبت به میز ماشین دارای گردش باشد و در تحت هر زاویه ای که لازم باشد آنرا بچرخانند . همچنین دستگاه مرغک آن نیز دارای گردش بوده که با این عمل می توان از آن برای سنگ زدن مخروطها تحت زوایای مختلف استفاده نمود .

دستگاه محور اصلی نیز دارای گردش حول محور خود بوده و تحت هرزاویه ای که لازم باشد قابل انحراف می باشد

بنابراین یا این نوع ماشین می توان کارهای زیادی راانجام داد و از جمله می توان کارهای داخلی را سنگ زد .

3. سنگ زنی سنترلس

درعملیات سنگ زنی سنترلس لازم نیست قطعه کار برروی ماشین بین دو مرغک مهار شود زیرا دراین ماشینها قطعه کاربرروی سنگ سنباده تکیه می کند در واقع وزن قطعه مار توسط یک تیغه تکیه گاه تحمل می شود و همچنین از طرفین نیز قطعه کار بین سنگ سنباده اصلی و سنگ غلتکی تنظیم ( ویاپیشروی ) مهار می گردد .

روشهای سنگ زنی سنترلس

سنگ زنی عبوری
سنگ زنی عبوری که صرفا برای سنگ زنی قطعات استوانه ای ساده مناسب است قطعات را می توان پشت سرهم بصورت دستی و یا ازطریق یک انباره عمودی به فضای بین سنگ سنباده و سنگ تنظیم وارد نمود .پس از عبور قطعه کار ازبین دو سنگ و براده برداری از آن قطعه کار در انتها کورس ازروی تیغه تکیه گاه به بیرون هدایت می شود .

سنگ زنی طولی
سنگ زنی سنترلس با پیشروی طولی محدود که در آن قطعه کار به داخل فضای میان سنگ سنباده و سنگ تنظیم رانده می شود تاوقتی که قطعه مار به مانع انتهائی برخورد کند در این موقع قطعه کار به خارج از ماشین هدایت می شود قطر نهائی قطعه کار با تنظیم فاصله بین سنگ سنباده و سنگ تنظیم قابل کنترل است با این روش می توان قطعات پله دار را نیز سنگ زنی کرد .

سنگ زنی عرضی
سنگ زنی با پیشروی عرضی که برای سنگ زنی قطعات مخروطی کوتاه یا قطعات کروی مناسب است . سنگ سنباده و سنگ تنظیم به فرم مورد نظر تیز شده اند و قطعه کار از مقابل یک مانع انتهائی بصورت عرضی به فضای بین دو سنگ رانده می شود . پس از کامل شدن عملیات قطعه کار به صورت اتوماتیک از ماشین بیرون انداخته خواهد شد .
معمولا روشهای سنگ زنی سنترلس برای عملیات سنگ زنی قطعات مشابه بکار می رود با توجه به این که نیازی به مته رغک زدن قطعه کار نیست و زمانی برای قرار دادن و برداشتن قطعه کار روی ماشین صرف نمی شود تعداد تولید در این روش زیاد و هزینه ها نسبتا پائین خواهد بود .

روشهای براده برداری

به دو روش اصلی تقسیم می شود .

الف ) سنگ زنی با پیشروی طولی

در سنگ زنی با پیشروی طولی با حرکت طولی قطعه کار از مقابل سنگ سنباده درحال چرخش عمق براده یکنواختی ازسطح قطعه کاربرداشته می شود .

دراین روش طول قسمت سنگ خورده قطعه کار می تواند خیلی بیشتر از پهنای سنگ سنباده باشد .

ب ) سنگ زنی با پیشروی عرضی

درسنگ زنی با پیشروی شعاعی همانند روش قبلی هم قطعه کاروهم سنگ سنباده درمقابل هم می چرخند ولی دراین روش لازم نیست سنگ سنباده در طول قطعه کار جابجا شود . بنابراین طول قسمت سنگ خورده بیشتر ازپهنای سنگ سنباده نخواهد بود .

درسنگ زنی گردسائی باپیشروی شعاعی سنگ سنباده به صورت شعاعی یطرف قطعه کار به پائین رانده می شود .طول قسمت سنگ خورده بیشتراز پهنای سنگ سنباده نیست و بنابراین دراین روش حرکت طولی انجام نمی شود .

اجزاء ماشین سنگ گردسائی

1 – پایه

پایه ماشین سنگگردسائی که از چدن ساخته شده است محل قرار گرفتن مجموع قسمتهای مختلف ماشین می باشد . بطوریکه سایر قسمتها بر روی آن سوار و محکم شده اند .

روی سطح بالای پایه با دقت هرچه بیشتر ماشینکاری شده است .

2 – میز ماشین :

میز ماشین دارای سطح تراشیده شده بوده که محور اصلی و دستگاه مرغک که بین آنها بسته می شوند قرار گرفته است .

میز درروی راهنمائی که بادقت ماشینکاری شده بسمت جلو و عقب ( چپ و راست ) حرکت می نماید .

3 – محور اصلی

محور اصلی با موتور مربوطه درسمت چپ میز ماشین قرار گرفته است . بعضی از قطعات کارها با استفاده از صفحه مرغک بسته و بعضی دیگر در داخل سه نظام قرار می گیرند .

4 – دستگاه مرغک

دستگاه مرغک که در ماشینهای سنگ بکار برده می شود درست شبیه دستگاه مرغک ماشین تراش می باشد که می توان آنرا بر روی میز ماشین در نقاط مختلف قرار داده و محکم نمود .

5 – محور سنگ

سنگ سنباده در روی محور اصلی سوار شده که با دقت تمام دارای گردش دورانی می باشد .

حرکت دورانی سنگ از موتور الکتریکی که به همین منظور در نظر گرفته شده می گیرد .

6 – مواد سرد کننده

برای کنترل جرقه و گرد سمباده که در حالت سنگ زنی بوجود می آید و در هوای آزاد به اطاق و یا یه کارگاه پخش نگردد از مواد سرد کننده ( آب صابون ) استفاده می گردد .

7 – سنگ سنباده

سنگهای سمبادهای که برای ماشینهای سنگ گردسائی بکار برده می شود سنگ استوانه ای تخت بوده که براده برداری بوسیله محیط آن صورت می گیرد .

گاه گاهی از سنگ هائی که لبه و یا پیشانی آنها دارای فرمهای متفاوتی می باشند استفاده می گردد

8 – کمربند

مرکز کردن کار در روی ماشین سنگ گردسائی به تنهائی کافی نبوده بلکه برای کارهای بلند که ممکن است از طرف سنگ فشارزیادی وارد گردد می بایستی از کمربند ( تکیه گاه جلو و تکیه گاه عقب ) استفاده شود این وسیله را یرای جلوگیری از ازتعاش و لرزش بکار می گیرند .

حرکت اصلی

ماشین سنگ گردسائی برمبنای سه حرکت اصلی می باشد که عبارتند از

حرکت دورانی قطعه کار حول محور خود

حرکت خطی قطعه در طول ماشین

حرکت دورانی سنگ سنباده
بطور کلی سه حرکت نامبرده در این نوع ماشینها می توانند همزمان انجام گیرند و نیز با دقت کنترل شوند .
سرعت قطعه کار

در حین سنگ زدن روی ماشینهای گردسائی قطعه کار نیز دارای حرکت دورانی است و این حرکت دورانی می بایست بین 60 تا 100 فوت در دقیقه ( 30 تا 18 متر در دقیقه ) باشد .

در سنگ زنی میل لنگها و یا کارهائی که خارج از مرکز باشند می بایست سرعت دورانی کمتر ارا درنظر گرقت . برای سنگ زدن بادمکهای ماشینهای خودرو معمولا سرعت دورانی را درحدود 30 تا 15 فوت در دقیقه( 9 تا 5/4 متر در دقیقه ) و مقدار سرعت دورانی قطعه کار برای سنگ زنی پرداخت باید نصف سرعت های فوق باشد .

اصولا برای آلیاژهای غیرفلزی و فلزی نرم می باید سرعت دورانی کار بیشتر باشد و این سرعت تا حدود 200 فوت در دقیقه ( 60 متر در دقیقه ) مورد نظر است .

در صورتی که فرم پیشانی و یا محیط سنگ مهم باشد در این صورت باید کم یهنی بین 2 تا 6 فوت در دقیقه ( 8/1 تا 6/0 متر در دقیقه ) باشد .

سرعت عرضی میز ( حرکت عرضی )

ضمن حرکت طولی میز ماشین میز دارای حرکت عرضی است که این حرکت عموما متناسب با پهنای سنگ و سطح مورد پرداخت شده می باشد .

حرکت عرضی سنگ نباید از یک حد مجازی تجاوز کند حتی برای خشن تراشی اصولا می بایستی حرکت جنبی را تا حدود پهنای سنگ در هر دور قطعه کار در نظر گرفت میز را برای قطعه کار باید طوری تنظیم نمود که سنگ در حدود تا پهنای سنگ از طرفین قطعه کا رخارج گردد این عمل سبب می گردد که عمل برش در تمام طول کار صورت گیرد .

اگر سنگ کاملا از روی قطعه کار کار نگذارد در دو انتهای کار اندازه های لازم بدست نخواهد آمد .

حرکت جنبی باید طوری تنظیم نمود که حتی الامکان مقدار زیادی از کار دور ( خارج ) نگردد.

سرعت دورانی سنگ

بیشتر ماشینهای سنگ سنباده با دورهای متعددی طراحی و ساخته شده اند .

باتعویض اهرم های سرعت می توان دورهای مختلفی را بدست آورد .

سرعت سنگها را اصولا با علامت (S.F.P.M ) که همان سرعت برش است نشان می دهند .

سنگ زنی سطوح داخلی

سنگ زدن سطوح داخلی یاسوراخها ( قطرداخلی ) را سنگ زنی داخلی می گویند .

عملیات سنگ زنی داخلی در یک سطح وسیعی صورت می گیرد . حدود تغییرات اندازه سوراخ ازنوع قطعاتی که باید کارشود به ظرفیت ماشین سنگ زنی دارد .

انواع ماشینهای سنگ زنی داخلی

ماشین سنگ داخل سائی برای قطعات گردان :
قطعه کار را در روی این ماشین در داخل سه یا چهارنظام بسته می شوند در بعضی از موارد کاررا باصفحه مرغک و یا فیکسچر ( بست ) روی ماشین می بندند . دراین حالت کار در روی ماشین دارای گردش بوده و عمل سنگ زنی انجام می گیرد .

ماشین سنگ با قطعه کار ثابت
در این نوع ماشین قطعه کار درروی میزماشین بسته شده و باحرکت دادن سنگ در داخل کارعمل سنگ زنی صورت می گیرد لازم به توضیح است که سنگ علاوه بر اینکه دارای گردش بوده و بصورت خطی درطول کار حرکت کرده وداخل کارسنگ زده می شود ازاین نوع ماشینها بیشتر برای کارهای نامنظم بکاربرده می شود .

ماشین سنگ گردسائی داخلی خارج از مرکز
دراین نوع ماشین یک سری غلطک برای گرفتن وچرخاندن کار استفاده می گردد .
دراین نوع ماشینها قطر سنگ سنباده کوچکتر از قطرداخلی قطعه کار می باشد . قطعه کار باتعداد دور کمی حول محیط سنگ گردش کرده و نیز درطول ماشین حرکت خطی نمود وبارطولی بدین وسیله تامین می گردد .

اجرای اصلی سنگ گردسائی داخلی

الف – دستگاه نگهدارنده

ب – سنگ سنباده

عملیات لازم برای سنگ زنی داخلی عبارتند از :

ابتدا قطعه کارراروی ماشین ببندید .

سنگ رابطور سریع درجهت عرضی میزبه قطعه نزدیک نمائید .

حرکت عرضی ( بارحنبی ) بطور آهسته برای سنگ زدن صورت می گیرد تنظیم کنید .

ابتدا داخل کار را بطور خشن سنگ بزنید .

سنگ را برای تیز کردن ازداخل کارخارج کرده باسنگ تیز کن سطح سنگ را صاف و مجددا تیز نمائید .

سنگ رامجددا برای سنگ زنی بطور پرداخت داخل قطعه کار نمائید .

سنگ رابعد از کامل کردن کارازداخل کار خارج کرده وبه محلی که قبلا برای شروع کار قرار داشته منتقل و ماشین را خاموش کنید .
اندازه گیری قطعه کار
اندازه گیری قطعات سنگ زده شده باوسائل اندازه گیری دستی مثل شابلنهای مخصوص اندازه گیری صورت می گیرد . مخروطهای داخلی رانیز با شابلنهای مخروطی اندازه می گیرند .

عمق برش

مقدار عمق برش و سرعت آن به موارد زیر بستگی دارد :

جنس قطعه کار

جنس ابزار

مقدار پیشروی

مواد خنک کننده
مشخصات اصلی یک ماشین سنگ گردسائی نسبت به شکل زیر :

شیر کنترل میزان مکث در ابتدا و یا انتها قطعه کار ( مکث نقطه ای ) با بر خورد عامل 55 با 36 یا 18 میز ماشین متوقف شده در جهت مخالف به حرکت در می آید. با باز کردن شیر شماره 1 میز توقف ناگهانی خواهد کرد وپس از اندکی تامل ( مقدار تامل بستگی به میزان باز کردن شیر دارد ) در جهت مخالف بحرکت در می آید. حرکت شیر در جهت فلس مقدار مکث افزایش می یابد زمان طول مکث از 1 الی 5 ثانیه می باشد.

شیر کنترل میزان مکث در ابتدا یا انتهای قطعه کار ( مکث لحظه ای ) : با برخورد عامل 55یا 36یا 18 میز متوقف شده در جهت مخالف به حرکت در می آید با باز کردن شیر شماره 2 میز با متوقف شدن لحظه به لحظه و پس از اندکی تامل ( مقدرا تامل بستگی به میزان باز کردن شیر شماره 2 دارد ) در جهت مخالف بحرکت در می آید . حرکت شیر در جهت فلش مقدار مکث زیادتر می شود.

شیر کنترل سرعت میز: جهت سنگ زنی داخلی و نیز الماسه زدن و صاف کردن سسنگ سرعت میز در جهت فلش افزایش می یابد.

شیر کنترل سرعت میز در موقع در گیر شدن سنگ با قطعه کار: سرعت میز در جهت فلش افزایش می یابد . این حالت در موقعی است که کلگی سنگ خیزش 60 میلیمتر را به سمت جلو انجام داده است.

تایمر مربوط به حرکت رفت و برگشت سنگ از مقابل قطعه کار پس از اتمام بار اتوماتیک: مقدار نوسان بدون بار در جهت فلش افزایش می یابد.

کلید انتخاب وضیعت حرکت سریع کلگی ( 60 میلیمتر ): سمت چپ بحالت اتومات سمت راست به حالت دستی یعنی حرکت سریع بدون اتومات بطرف جلو انجام می شود سمت وسط در حالتی است که کلگی بدون اتومات با سرعت سریع به سمت عقب بر می گردد با درگیر شدن اهرم اصلی ( 12 ) کلگی بسرعت بسمت جلو حرکت خواهد کرد و با ازاد کردن اهرم شماره 12 کلگی بسمت عقب برمی گردد دروضعیت وسط کلگی بطور دائم در حالت جلو می باشد . در وضعیت راست کلگی بطور دائم در حالت عقب می باشد .

کلید انتخاب وضعیت کلگی دو بار و حرکت اتوماتیک : بادرگیر شدن سمت چپ : مقدار بارذخیره شده در دستگاه باتوجه به وضعیت شیرهای شماره ( 9 – 8 – 4 ) متدرجا در هر کورس اعمال می شود . سمت راست : مقدار بار ذخیره شده در دستگاه یکجا داده می شود. ( تخلیه بار )
وسط : مقدار بار اعمال شده که در نوسانات متعدد خالی شده یکجا ذخیره می شود . ( ذخیره بار )
8 . شیر کنترل میزان بار اتوماتیک در هر کورس ( خشن کاری ) : مقدار این با رحداکثر 5/0 میلیمتر می باشد و میزان بار درجهت فلش افزایش می یابد .

9. شیر کنترل میزان بار اتوماتیک در هر کورس ( بار ظریف ) : مقدار این با رحداکثر 05/0 میلیمتر می باشد و میزان بار در جهت فلش افزایش می یابد .

10 . شیر کنترل انتخاب بار اتوماتیک : در سمت بالا : باردهی درحالت پیشانی تراش ( حداکثر 2 میلیمتر ) درسمت راست : باردهی درحالت تراش از طرف راست قطعه کار اعمال می شود .

درسمت چپ : باردهی درطول تراش ازطرف چپ قطعه کار اعمال می شود .

درسمت پائین : باردهی درطول تراشی ازطرف چپ و راست کار اعمال می شود .

11 . شاسی مربوطه به حرکت سریع میز با استفاده از اهرم شماره 12 جهت حرکت سریع با فلش مشخص شده لازم به توضیح است که جای این شاسی در حقیقت ما بین اهرم شماره 12 وشاسی شماره 35 می باشد که اشتباه چاپ شده.


۰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
postcj postcj

gl/l (1081)

gl/l (1081)

عنکبوتها

عنکبوتها بزرگترین گروه بند پایان را تشکیل می دهند همه آنها گوشتخوار هستند. بعضی گونه های عنکبوت برای به دام انداختن طعمه تار می بافندولی انواع دیگر در سوراخهای خود به کمین شکار می نشینند. عنکبوتها دهان بسیار کوچکی دارند و دارای دندانهای نیش تیز و سمی هستند. آنها مایع هضم کننده ای در درون بدن طعمه خود وارد می کنند و بعد مایعات مغذی درون بدن طعمه را می مکند و پوسته خالی آن را رها می کنند.


قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
postcj postcj

gl/l (1110)

gl/l (1110)

م1

شیمی علمی که ازساختمان ماده وتغییرات باطنی ان صحبت می کند وبعبارت دیگرمی توان گفت که شیمی ازترکیبات اتمهابحث می کند .انسان برای زندگی بهتربه موادی احتیاج داردکه بیشتر انهابطورطبیعی ساخته واماده نیست وناچاراست که هریک رابنحوی تهیه نماید وازانهااستفاده مخصوصی نماید.علمی که ازاین مواد بحث می کند شیمی نام دارد.به عقیده محقق هندیا((مهدی حسن )) لغت ((شیمی))ازکلمه چینی ((چین ای)) به مفهوم((عصاره طلاسازی))اشتقاق یافته است که درلحجه فوکین واقع درجنوب چین کیمیا تلفظ می شود پس این خاطرنشان می کندکه فعالیتهای شیمی توسط اعراب وچینی هادرنواحی مذکورصورت میگرفته است واین لغت نیزبه وسیله بازرگانان عرب به غرب راه یافته است. هدف ازاین مقاله تحقیقی شناخت تاریخی شیمی میباشدبنابراین مطالب ان به وسیله فصول زیر مورد بررسی قرار می گیرد:

1 -فصل اول:دانش شیمی ومختصری ازتاریخچه تکامل ان

2-اغازشیمی نوین وگستر ش ان

صفحه2

فصل اول

دانش شیمی ومختصری ازتاریخچه

تکامل آن

صفحه3

چگونگی پیدایش وتکامل علم شیمی

شیمی درزندگی بشردخالت داشته والان نیز اهمیت بیشتری یافته است هرچه مردم پیشرفت می کنندنقش شیمی درشئون مختلف زندگی بارزترمی شود.

احتیاجات مادی انسانهارامجبورکرده است که تلاش نمایندوزندگی بهتری بسازدبدون شک اولین قدم راکه در راه ترقی علم شیمی برداشته شده است باکشف اتش واستفاده ازان اغازگردید.بشرطی سالیان دراز از اتش برای گرم کردن وپختن غذاهااستفاده می نمود.

ازوجودبعضی ازفلزات که درپارهای ازسنگهابوده اطلاع حاصل کرده وبه تهیه اجروشیشه پرداخت.اثارگذشتگان نشان می دهد که معلومات انهانسبت به اشیاء باگذشت قرون متمادی ضمن تجربیات متعددوطولانی حاصل گشت شواهدزیادحکایت داردکه عده ای ازفلزات مانندمس رادرشش هزارسال قبل می شناختند.درچهارهزارسال پیش الیاژهایی نظیرمفرغ(الیاژی است ازمس وقلع)رامورداستفاده قرارمی داده اندوخواص ان رابطورتجربی می دانستند .طلانیزدران اعصارکشف شد زیرافلزی است که درطبیعت بصورت خالص یافت می .شود

هنرلعاب دادن ظروف که بعداًمنجربه ساختن شیشه گشت چندی پیش از ان رواج پیداکردونقاشیهای روی اجسادمومیائی انجام گشته ودرمصریافت شده نشان می دهدکه کارگران وهنرمندان ان عصرقادربه ساختن شیشه رنگی بوده اند وجواهرهای قیمتی رامی تراشیده اند.

دانشمندان درپی ان بودندکه به رموز و اسرار طبیعت واقف گردندوحقیقت ماده رادریابندولذالفظ حکیم به کسی اطلاق می شد که علت العلل اشیاء رابداند.فلاسفه راجع به ماده عقایدمختلفی ابراز می داشتندبرخی راعقیده بر ان

صفحه4

بودکه تمام اجسام موجود در دنیا از یک ماده اولیه بنام(ماده المواد)تشکیل شده است بنابر این هرکسی ان راجسم بخصوصی تصورمی کردمثلاً تالس اصل اشیاء را آب وذیمقراطیس آتش می پنداشت.

نام عنصر اولین دفعه به وسیله افلاطون برده شدوپس از ان ارسطو وپیروانش ماده را ازچهارعنصرآب؛آتش؛بادوخاک می دانستندوبرای هریک خواصی درنظرمی گرفتندبه عقیده ارسطوچهارعنصرمذبورمبداکلیه موادمی باشدبه عبارت دیگردانشمندمذکوراعتقادداشت ازترکیب عناصربه نسبتهای مختلف اجسام گوناگون بوجودمی اید.مثلاآب را یکی از عناصر می دانست که درساختمان فلزات یافت می شود واستدلال می کردچون فلزات مانندآب مایع می گردند تئوری عناصرچهارگانه تا اواخرقرن هفدهم دوام یافت.

دموکراتوس (370 -460 ق.م)فیلسوف یونانی حدود450 سال قبل ازمیلاداعلام کرد که ماده ازذرات ریزی بنام اتم (غیرقابل تجزیه)تشکیل یافته است.تااینکه دالتن درسال1808 فرضیه اتمی خویش رامعرفی کرد.

کیمیاگری

هنرکیمیاگری که مصریان قدیم آن را هنر مقدس می خوانندمنحصراً دراختیار روحانیون مصربوداین علم ازاسکندریه که مرکز علمی ان زمان بود به ایران امد وازاینجا به اروپای غر بی رفت.

کیمیاگران به وجودجسم مرموزی بنام سنگ فیلسوفان (اکسیر)معتقدبودندوخیال می کردندکه باکشف این سنگ مس رابه طلاوسرب رابه نقره تبدیل کنندولی هیچگاه دراین راه موفق نشدندلیکن درخلال این کارها و ازمایشات پاره ای ازموادکه مورداستفاده می باشدوهمچنین روش عملیاتی که درازمایشگاههای شیمی متداول است ازان دوره ها به جای مانده است.

صفحه5

عده ای ازکیمیاگران متوجه گیاهان شده بودندوازراه تصفیه وتقطییر توانستندعصاره های مختلفی بدست اورند که بعداً به تدریج داروهای گیاهی ازانهاساخته شد.طی این کاوشها پزشگان و کاوشگران درپی اکسیری بودندکه تمام بیماریها را درمان کندوبه انسان حیاتی جاودانی بخشد گرچه این تلاش بی اثربود ولی منجر به تهیه بسیاری از ادویه های مختلف شد.

در تمام قرون وسطی پیشرفت قابل توجهی در شیمی نشد زیرا کیمیاگران اطلاعات خود را پنهان می داشتند وتا اواخر قرن هفدهم جزء علوم اسرارامیز بشمار می رفت لیکن در قرن هیجدهم وضع کیمیاگران از هم پاشید ومعلومات انان به صورت علم شیمی درامد علت امر پیشرفت فلسفه، فیزیک،ریاضیات و پیدایش روشهای علمی بود که واقع را اشکارا بیان می کرد.

اولین کسی که با تئوری عناصر چهارگانه مخالفت کرد رابرت بویل (1691-1627 ) انگلیسی بود به عقیده بویل عنصر جسمی تجزیه ناپذیر بود و از ترکیب عناصر اجسام مختلف بوجود می امدند.

لاوازیه(1796-1743 ) فرانسوی بنیانگذار علم شیمی جدیدمحسوب می شود این شیمیدان گفت ما مجبوریم استدلال خود را بر پایه ازمایش قرار دهیم و جز به واقعیت وتجربه به چیز دیگر فکر نکنیم لاوازیه علم و عمل رابا هم توام ساخت و انها راتوسط یکدیگر تکمیل کرد.روشی که لاوازیه در پیش گرفت و موجب تکامل شیمی شد روش شیمی نامیده می شود.

صفحه6

تاریخ تکامل علم شیمی

در تاریخ دانش شیمی پنج دوره متمایز به چشم می خورد :

1-در دوره اول که به سیصد سال بعد از تولد مسیح ختم می شود . چینی ها،شیشه و مصریها رنگ، مواد داروئی و سمی ویونانیان روش استخراج فلزات وتهیه الیاژها، نمک،وکربنات سدیم را کشف کردند.

2-دوره دوم که تا سال 1525 میلادی ادامه داشت دوره فعالیت کیمیاگران است که تمام سعی انان صرف پیدا کردن اکسیر یا سنگ دانشمندان شده تا بتوانند فلزات ارزان قیمت را به فلزات گران قیمت تبدیل کنند.نا گفته نماند که همین کیمیاگران بودند که موفق به کشف عناصر و ترکیباتی شدند.

3-دوره سوم که دوره شیمی پزشگی است که از 1525 میلادی شروع می شود در این عهده است که شیمیدانان معتقد شدند که هدف علم شیمی یافتن اکسیر نیست بلکه تهیه داروهای شیمیایی است.

4-دوره چهارم:دوره شیمی فلوژیستها می باشد این گروه در سال 1777 فرضیه احتراق را منتشر کردند وطبق نظریه انها کلیه سوختها دارای ماده ای به نام فلوژیستن است.وچون بسوزد ماده مذبور می پرد. در سال1766 که کاوندیش (1810-1731 )هیدروژن را کشف کرد پنداشتند که فلوژیستن بدست امده است.

دوره پنجم از اواخر قرن هیجدهم میلادی (زمان لاوازیه) شروع می شود در این دوره است که شیمی به عنوان یک علم مستقل شناخته شد لاوازیه واضع فرضیه ضد فلوژیستن می باشد او ثابت کرد که اگر وزن جسمی زیاد گردد قطعاً با ماده دیگری ترکیب شده است و اگر کم شود حتماً در نتیجه جدا شدن جزئی از ان ترکیب است.

صفحه 7

پس از لاوازیه علم شیمی با سرعت رو به ترقی رفت دالتون ،فرضیه اتمی واوگادرو فرضیه مولکولی،مندلیف وبایر جدول تناوبی عناصر را عرضه کردند کشف رادیم وخواص رادیواکتیو فرضیه ومدل اتمی بوهر ونخستین تخریب اتم به وسیله روترفورد و شکستن هسته اتم به وسیله پرفسور هان وتهیه عناصر مصنوعی پیشرفتهایی بود که بشر درقلمرو علم شیمی نمود تا این علم به پایه ای رسید که امروزه هست وهنوز هم با سرعت ادامه دارد.

دانش شیمی در اسلام

در میان دانشمدان مسلمان تحقیق مسائل هیئت،تواًم با نجوم بود .علم شیمی هم با فن طلاسازی مختلط گشت ولی بااینکه یکی از دو موضوع واقعی ودیگری خیالی بود معهذا هیچ توفیقی در فعالیتهای انان نگشت.

معلومات شیمی که اعراب از یونانیان دریافت کردند محدود بوده است بنابر این بسیاری از مواد مهم مثل تیزاب سلطانی -الکل -جوهر گوگرد-جوهرشوره و عیره منحصراً از اکتشافات مسلمین میباشد علمای اسلامی عمل تقطیر ونظایر ان را که کارهای اساسی شیمی است جاری ومعمول داشتند اینکه در کتب شیمی می نویسند لاوازیه به وجود اورنده علم شیمی است باید گفت که هیچ دانشی خواه شیمی دفعتاً ایجاد نشده چنانچه لابراتورهای 1000 سال پیش مسلمین واکتشافات ارزنده انان دراین علم نبود هیچ وقت لاوازیه نمی توانست قدمی به جلو بگذارد.

اقدم واشهر علمای کیمیاگران جابر میباشد که در اغاز خلافت عباسیان(اواخر قرن هشتم)میلادی حیات داشت برای اینکه شرح بیشتری درباره این دانشمند داشته باشیم میگوئیم که : ابوموسی ،جابرابن حیان از علمای مشهور علم کیمیا است تصنیفات وی زیاده از 1000 جلد می باشد سر

صفحه8

گذشت و حالات او درست معلوم نیست می گویند که وی ساکن خراسان بوده است جابر را دانشمندان کیمیاگر مشرق مانند جلوکی ،شیخ محمد قمری ،ابن وحشیه ومظفر علیشاه کرمانی ربیب امام جعفر صادق (ع) دانسته اند در اینکه شاگرد ان حضرت بوده شکی نیست زیرا درمؤلفات خود مکرر به نام و عنوان آن بزرگوار یاد می کند قسمت بزرگ دانش جابر در حقیقت گیاه شناسی می باشد او در سال 765 میلادی می زیست.

همانطور که اشاره شد نوشته های جابر خیلی زیاد است ولی چون جابر نام در عرب بسیار بود لهذا تمیز دادن تألیفات وی مشکل می باشد و چندین کتاب او به لاتین ترجمه شده است که مشهورترین آن نتایج التکمیل است که در سال 1672 به زبان فرانسه ترجمه گشت وچنین معلوم می گردد تا مدتی این کتاب مستند شناخته شده و مورد استفاده بوده است .

تصانف جابر مانند دائرالمعارف علمی مشتمل بر خلاصه ای از مجموع مسائل شیمی می باشد دراین تصنیفات ترکیباتی ذکر شده که قبلا معلوم نبوده اند واز انها بر می اید که جابر از خواص بعضی گازها نیز اطلاع داشته است.

مسئله تبدیل فلزی به فلز دیگر از مسائلی است که علمای کیمیائی اسلام تا چندین قرن مشغول تحقیق ان بودند هر چند این عقیده مخالف با اصول علمی حاضر ماست ولی مسئله مذبور به اصل دانش شیمی خدمت نمایانی نمود زیرا از این راه عملا بررسیهایی به عمل امده و اکتشافات مهمه ای بدست امد که بدون طمع طلا ان کارها انجام نمی گشت راست است که چیزی که اصل مقصود بود بدست نیامد اما در عوض نتایج دیگری حاصل شد که اگر برای تبدیل فلزات کوشش به عمل نمی امد ان بهره ها هیچ وقت حاصل نمی گشت .

در نوشته های جابر ترکیباتی ذکر شده که قبلا معلوم نبودند:جوهر شوره،تیزاب سلطانی وقلیاب ونوشاد وسنگ جهنم وجیوه قرمز می باشد او

صفحه9

اولین کسی است که در این کتب یک سلسله عملیات شیمیایی از قبیل تقطیر تبخیر ،تبلور،انحلال،تجزیه و ترکیب را بیان نموده است.

دیگر از شیمیدانان در اسلام ابوبکر محمد ابن زکریای رازی می باشد که در شیمی و فلسفه ومخصوصا طب مقام شهرت را حائز گشته است از تاریخ برمی اید که رازی ابتدا ریاست طبی مریضخانه ری را دارا بوده است و بعد زمان خلیفه (مکتفی بالله) به بغداد امده کتابهایی نوشته ودر برخی از انها تهیه جوهر گوگرد را از تقطیر زاج سبز ،الکل را از تخمیر مواد نشاسته ای یا قندی را متذکر شده است اکثر نویسندگان اسلام که هم انان مصروف علوم بوده دارای علم کیمیا هم بوده اند ولی به استثنای کتب رازی و جابر بقیه مفقود گردیده وچیزی از ان در دست نیست.

از دیدن ترکیبات شیمیایی که در کتب طبی عرب ذکر شده روشن می شود که در فن پایه فکر و دامنه معلومات انان تا چه درجه وسیع بوده است و مخصو صا دوا سازی از جمله چیزهایی است که ایجاد ان مخصوص مسلمین می باشد و در رنگ سازی ،استخراج فلزات،ساختن فولاد و چرم سازی مهارتی که داشته اند ثابت می شود که انان در صنعت وحرفه هم از علم کیمیا استفاده نموده وان را بکار می بردند.

فنون واکتشافات(اطلاعات صنعتی)

مسلمین بطور عمل در صنایع با تحقیقات علمی دوش به دوش جلو رفتند و به واسطه همین معلومات بود که تازگیهایی در حرفه های انان موجود می باشد نتایجی که از بررسیها بدست امده است انان در استخراج معادن از قبیل طلا واهن ،مس ،فولاد ،گوگرد،جیوه و از شمشیرهایی که ساخته اند بر می اید که در اب دادن فولاد درجه کامل را داشته اند منسوجات ،اسلحه ،چرمهای ساخته

صفحه10

و کاغذ انان در دنیا مشهور بوده یکی از اکتشافات مهم مسلمین کشف باروت بوده است که بطور مختصر در این باره توضیح می دهیم :

اقوام وملل مختلف اسیا در قدیم مواد ناریه در جنگ استعمال می نمودند و تا قبل از قرن هفتم میلادی این مواد به اروپا نیامده بود .می گویند اول کسی که ان را به قاره مذکور اورد کالینکcallinique می باشد کالینک یک نفر معمار شامی بوده است زمانی که اعراب قسطنطنیه را محاصره کردند یونانیان این مواد اتشزا را بکار بردند و پیشرفت نمایانی حاصل نمودند امپراطور روم انرا جزء اسرار دولتی قرار داده بود طبق تحقیقات جرم محروق از گوگرد،قطران وچربیها ترکیب گشته و نسخه ان هم در کتب قدیم موجود است مسلمین نسخه مذکور را خیلی زود بدست اوردند و استعمال ان تا این درجه شایع بود که مطابق اقوال نویسندگان جزء اعظم الات و مهمات جنگی انان شمرده می شد ارتش اسلام این ماده ناریه را به صدها روش و با ادوات مختلف به طرف دشمن پرتاب می کرد واز بیانات صلیبیان معلوم می شود که انان فوق العاده از این اتش ترسناک بودند.

بیانات دو نفر از مستشرقین ثابت می کند که باروت گلوله که بتوان الات حربی را به فاصله زیادی پرتاب کرد به وسیله مسلمین اختراع شده است این اکتشافات فن جنگ را یک دفعه تغیر داد.

بررسیهای برخی از شرق شناسان معلوم می دارد چینیها فقط شوره را پیدا نموده اند در اتش بازیها ان را بکار می بردند اما باروتی که نیروی پرتاب کردن ان را داشت به وسیله مسلمین قبل از چینیها بدست امده بود.

از برخی کتب خطی چنین بر می اید که اسلحه اتشی در میان مسلمانان از جمله الات دفاعیه بوده است واستعمال ان شیوع داشته وبیش از هر ابزاری

صفحه11

در جنگها بکار می بردند چنانکه الفوس یازدهم (پادشاه اسپانیا)که در سال 132 میلادی با لشکر خود به الجزایر حمله برد اعراب برای حفاظت شهر بیشتر ادوات ناریه را بکار بردند در تاریخ چنین دارد مراکشیها مواد اتشزا مثل رعد وبرق پرتاب می کردند وانها گلوله های اهنی به درشتی سیب بزرگ بودند که به طرف سپاه مخالف می انداختند واین گلوله ها انقدر مسافت طی می کرد که بعضی از انها از محل اردو می گذشته وبرخی در میان لشکر می افتاد.

ساختن کاغذ

در قرون قبل نوشته ها روی پوست یا استخوان بوده است و انقدر گران تمام می شد که رهبانان روم و یونان تصانیف خود را حک می کردند وقتی مسلمانان صنعت کاغذ سازی را اختراع نمودند پس از ان غربیها توانستند یاداشتهای ارزنده خود را روی کاغذ ثبت نمایند .

قدیمیترین کتاب خطی که در کتابخانه های اروپایی مکتوب است در سال1009 میلادی نوشته شده است وان از کاغذ پنبه تهیه شده است.

راجه به اکتشافات کاغذ باید گفت که چینیها از پیله ابریشم کاغذی اختراع نموده بودند اوایل پیشرفت اسلام اختراع کاغذ از چین به سمرقند امده و در انجا شایع گردید.زمانیکه اعراب سمرقند را فتح کردند از همین کاغذ کارخانه ایی را یافتند و لیکن باید دانست تا وقتی به جای ابریشم چیز دیگری اختراع نمی شد اکتشافات مذکور به حال اروپائیان نافع نبوده است ولی عرب به جای ابریشم پنبه را بکار می بردند واز کاغذ کتب مسلمین معلوم می شود که انها در این فن نهایت درجه ترقی را داشته اند و در ان زمان مرغوبتر از ساخت انان ساخته نشده بود.

صفحه12

این مطلب ثابت می باشد که از کهنه،کاغذ ساختن بی مشکل نبوده و محتاج به دستکاریهای زیاد است واین کار مخصوص مسلمین بود.پیدا شدن این عقیده ازانجاست که ایشان خیلی پیشتر از مسیحیان شروع به استعمال کاغذ نمودند مثلا قدیمیترین نوشته هایی که در اروپا روی کاغذ به عمل امده مربوط به سال1270 میلادی است وحال انکه کتب متعلق به یکصد سال قبل از تاریخ مذکور مربوط به مسلمانان موجود می باشد که روی کاغذ نوشته شده است که از کهنه ساخته بودند.

شرحی که در خصوص دانشمندان شیمی در کشورهای اسلامی ان زمان داده شد ثابت می کند تحقیقات اهل اسلام درشیمی و علوم تجربی کمتر از ترقیات واکتشافاتی نبود که در ریاضی و هیئت حاصل نمودند از مندرجات زیر برتری انان معلوم می شود :

1-اکتشاف مواد اساسی درشیمی مثل الکل، جوهر شوره ،جوهرگوگرد واعمال اصلی ان از قبیل تقطیر وغیره

2-دواسازی ،استخراج معادن ،ساختن فولاد،رنگ سازی وبه کار بردن اصول شیمیایی.

3- اختراع باروت واسلحه ناریه.

4- ساختن کاغذ از کهنه.

صفحه13

فصل دوم

گسترش شیمی نوین

صفحه 14

لاوازیه،پایگذار علم شیمی

پایه گذار شیمی مدرن لاوازیه شیمیست فرانسوی است نامبرده در زمان پادشاهان فرانسه وبا استفاده از کمکهای مادی انان دست به تحقیق در علم شیمی زد و به وسیله تهیه ترازوهای دقیق در خصوص هوا واجسام مرکب مانند اکسیدها و… تتبعات عمیقی نمود و معلوم داشت که هوا جسم ساده نیست بلکه مخلوط است وهمیشه مجموع اوزان اجسام حاصل در یک فعل انفعال مساوی جمع وزنهای مواد وارد عمل.

لاوازیه در زمان خود یکی از بزرگترین شیمیدانان اروپا بود و چون ریاست اداره باروت را نیز بر عهده داشت در قورخانه نزدیک محبس باستیل اقامت می کرد هر روز صبح زود برای بازدید کوره ها حاضر می شد ودر عین حال به سایر امور از قبیل اخذ مالیات ،حضور در جلسات اکادمی وملاقات با دانشمندان خارجی که ضمن عبور از فرانسه به سراغ او می امدند نیز رسیدگی می نمود.

در سال 1776 یک چراغ روغنی در زیر قرعی که دارای جیوه بود روشن کرد ومدت 12 روز ان را حرارت داد و مشاهده نمود پوسته نازکی از اکسید جیوه سطح موکور اولیه را پوشاند در این موقع ملاحظه کرد گازی که در زیر سرپوش بعد از عمل باقی ماده خاصیت زندگی را از دست داده است انگاه پوسته قرقز رنگ را جدا نمود و ان را در درجه حرارت بالاتری گرم کرد پس از ان متوجه شد که از ان گازی خارج می شود که موشها در داخل ان به حیات خود ادامه می دهند.

صفحه15

پس از ازمایشهای فوق لاوازیه نتیجه گرفت که در هوا گازی وجود داردکه با جیوه ترکیب می شود و تولید اکسید می کند و برای تولید این گاز کافی است جسم اخیر را حرارت دهیم لاوزیه نام ان را اکسیژن گذاشت.

این دانشمند صورت تعدادی از اجسام ساده را عرضه نمود که عبارت بودند از:

اکسیژن،هیدروژن،ازت،گوگرد،فسفر،وکربن.بعلاوه17 فلز،اهک،منیزی،سلیس

باریت و الومین را نام برد.در سال 1783هیدروژن را در داخل اکسیژن سوزاند وترکیب اب را تأیید و اثبات نمود.

سال 1789 سال انقلاب شیمیایی نیز هست در این سال بود که لاوازیه کتابی به نام (اصول مقدماتی علم شیمی )تألیف کرد و ان را انتشار داد در این سال شیمی نوین متولد شد ونابغه شهیر ان را تقدیم جهانیان نمود ودانش شیمی تبدیل به یکی از بزرگترین عوامل حاکم بر دنیای جدید کرد.

بین لاوازیه و لویی شانزدهم اخرین پادشاه فرانسه رابطه حسنه ای وجود داشت و پس از انکه حکومت به وسیله انقلابیون وجمهوری خواهان سرنگون شد لاوازیه را نیز محبوس کردند و وی را محکوم به اعدام نمودند وپس از 24 ساعت حکم مذکور اجرا گشت در صورت جلسه محاکمه نوشته شده است که "جمهوری احتیاج به علما ندارد"

صفحه16

ایران در قرن هیجدهم ونوزدهم

در اواخر قرن هیجدهم کشور فرانسه پیشرو نهضت علمی اروپائی گشت و اثاری که در سرزمین مذبور بوجود می امد بر توده مردم تأثیر فراوان می گذاشت اما در چنین اوقات ایران ما صحنه جنگ وجدال برای گرفتن مسند سلطنت بود اقا محمد خان قاجار جهت بدست اوردن پادشاهی از لطفعلی خان زند خلقی عظیم را کشت و یا کور کرد وبلاخره توانست 1210 هجری قمری سلسه قاجار را تشکیل دهد.

از زمان فتحعلی شاه و بخصوص پس از شکست ایران از روسیه گر چه ظاهرا مملکت ما استقلال داشت ولی در اصل تحت نفوذ روس وانگلیس بود ومردانی چون قائم مقام فراهانی با تؤطئه چینی به دیار عدم رهسپار می شودند.

اخرین امیدی که امکان داشت در طی سالیانی نه چندان دور رونقی به ایران دهد تا خود را از نظر علوم به اروپائیان برساند میرزا تقی خان فراهانی ملقب به امیرکبیر بود که ناصرالدین شاه اورا به صدارت عظمی منصوب نمود وی با تاسیس مدرسه دارالفنون قصد داشت جهشی در مردم از نظر علمی ایجاد کند بعلاوه چون عارف به اوضاع واحوال بود معلمین مدرسه مذبور را از کشور اتریش انتخاب کرد زیرا می دانست اگر از ممالک فرانسه وانگلستان وروسیه معلم استخدام کند انان همراه تدریس جاسوسی خواهند نمود.

سفرای دول ان روز به شخصیت امیرکبیر واقف گشتند لذا نسبت به وی دشمنی اغاز کردند سفیر انگلیس با تدبیر وحیله وبه کمک مادر شاه وسیله عزل او را فراهم نمود پس از ان میرزا اقا خان نوری راکه از قبل برای دولت انگلیس جاسوسی می کرد به عنوان صدر اعظم منصوب نمودند.

صفحه17

بلاخره شاه جوان وکم عقل پس از چند روز میرزا تقی خان را به کاشان تبعید کرد ودیری نپایید که سلطان قاجار جلادانی را از تهران گسیل داشت وان نابخردان در تاریخ 18 ربیع الاول 1210 هجری قمری این مدیر مدبر وبی نظیر در ایران را در حمام فین کاشان به طرز فجیعی به قتل رساندند.

این واقعه حائله وصدها نظیر ان موجب گشت که ایرانیان به خود امده ورژیم شاهنشاهی را که سبب اصلی جنایات وعقب ماندگی ایران بودبرای همیشه ملغی نماید.

همفری دیوید (1829 –1778 )دیگر از شیمیدانان بود که در شیمی معدنی تحقیقات زیادی نمودبطوری که در سال 1795 پروتو اکسید ازت را بررسی کرد و اثرات این گاز را درباره شخص خود امتحان کرد در سال 1807 توانست سود و پتاس را الکترولیز نماید بعلاوه فلزات قلیائی خاکی مانند باریم،استرانسیم وکلسیم وهچنین منگنز رانیز بدست اوردبا اینکه دربعضی از اوقات اوضاع سیاسی فرانسه نامساعد بود اکادمی فرانسه جایزه بزرگ خود را به دیود تقدیم نمود.

در سال 1808 که دیوید با پتاسیم کار می کرد این سئوال را مطرح نمود لاوازیه به ما چنین تعلیم داد "هر اسید دارای اکسیژن می باشد" اگر اینطور است باید اسیدکلریدریک نیز اکسیژن داشته باشدو برای استخراج اکسیژن مذبور کافیست پتاسیم رادر مجاورت اسید مذکور قرار دهیم زیرا پتاسیم به طور قوی جاذب اکسیژن می باشد .شیمیدان بزرگ از اینکه دید تجربه اش با عدم موفقیت مواجه گردید بسیار متجعب گشت و برای او مسلم گشت که اسید کلریدریک اکسیژن ندارد.

همفری دیوید در قله شهرت و افتخار قرار گرفت و نه تنها از جمله ایجاد کنندگان شیمی نو شمرده می شد بلکه در عین حال از مخترعین درجه اول

صفحه18

محسوب می گشت در سال 1815 چراغ اطمینانی که مورد استفاده معدنچیان است اختراع کرد و وسیله احتراز از عمل شیمیایی اب دریا را روی بدنه کشتیها بدست اورد خلاصه کم کم انتظار همه چیز را از او داشتند بطوریکه یکی از دانشمندان ان زمان راجع به دیوید اظهار می داشت:همانطور که به دیگران تهیه بعضی مصنوعات را سفارش می دهند به او نیز اکتشافات معینی را توصیه می نمایند.

دانش شیمی قوانین خود را سازمان می دهد

همزمان با دیوید دانشمند دیگری که ژوزف لوئی گیلوساک (1850-1778) نام داشت ابتدا در خصوص انبساط گازها مطالعه نمود ودر سال 1808 قانون مشهور خود را بیان کرد از این قرار :ما بین دو حجم گاز که با یکدیگر ترکیب می شوند نسبت ساده ای وجود دارد مثلا همواره برای ترکیب اب دو حجم از هیدروژن و یک حجم از اکسیژن لازم است.بلاخره درسال 1815 سیانوژن را که گازی بسیار سمی بود کشف کرد .

شخصی دیگر به نام لوئی ژوزف پروست (1826-1754)بود که یکی از بزرگترین قوانین علم بنام قانون پروست یا قانون نسبتهای مشخص را بوجود اورد که می توان ان را به طریق زیر بیان کرد :

"دو جسم برای انکه ماده معینی تولید کنند همواره به نسبتهای ثابت و تغییر ناپذیری با هم ترکیب می شوند."

دانشمند دیگری که در منچستر بود جون دالتون نام داشت که توانست یکی دیگر از قوانین اساسی علم شیمی به نام قانون دالتون یا قانون نسبتهای مرکب را بوجود اورد به این شرح:

صفحه19

"هر گاه دو عنصر تر کیبات مختلفی تولید کنند مقدار ثابتی از عنصر اول که مقادیر متفاوتی از عنصر دوم ترکیب می شود بین انها مضارب صحیحی است."

امه ده اوگادرو(1856-1776)دانشمند ایتالیائی در سال 1811 اظهار کرد که تعداد ذرات موجود در حجم معینی از تمام گازها مقدار ثابتی است (عدد اوگارو602300 میلیارد میلیارد)که ذرات در حجم 22.4لیتر از هر گاز را می رساند .

ژاکوب برزلیوس سوئدی (1848-1779)با خود گفت مجموعه مسائلی که به وسیله شیمیدانان عرصه شده بسیار مبهم و نا هماهنگ است و وقت ان می باشد که این اکتشافات با هم توافق دهیم.بلاخره ذهن وی به این امر انتقال یافت:چون اجسام در نتیجه الکترولیز تجزیه می شوند بنابر این ممکن است که الکتریسیته عامل اتصال انها به یکدیگر نیز با شد قاعدا بایست اتم بعضی مثبت قبول کند وبرخی دیگر از اجسام الکتریسیته منفی ،چه چیز از این سهل تر است که فرض کنیدمثلا اتمی از اسید سولفوریک الکتریسیته ای منفی دارد به سوی یک اتم پتاس که دارای نیروی الکتریکی مثبت جذب می شود تا با ان سولفات پتاسیم تولید نماید.

برزلیوس جدولی از اوزان اتمی را منتشرکرد و علائم شیمیائی را اصلاح نمود.

نهضت شیمی الی

پس از لاوازیه شیمیدانان زیادی در اروپا پیدا شدند ولی باید گفت تا ان موقع دانشمندان شیمی هم خودرا مصروف مواد معدنی و تبدیلات انها نموده اند اما برای تهیه اجسام الی همت وافری از خود نشان نمی دادند زیرا معتقد بودند که در مواد الی قوه مرموزی حیاتی بکار رفته و بشر عاجز است که جهت بدست

صفحه20

اوردن یک ماده الی در ازمایشگاه این نیروی مجهول را بگنجاند و ماده الی را به طور مصنوعی تهیه نماید.

باید تذکر دهیم که در ان زمان شیمی الی وجود نداشت درباره اینکه در تمام دوران قرن هفدهم چربیها و روغنها را مطالعه شیمیایی قرار می دادند معهذا فقط شیمی معدنی مورد توجه بود و مواد الی بسیار اسرار امیز به نظر می رسیدند و عده ای حتی در این موضوع تردید داشتند که الکل ،کره،قند وادرار از قوانین عادی شیمیایی از قبیل نسبتهای معین ونسبتهای مضاعف پیروی کنند همه دانشمندان ان عصر با تلخی اعتراف می کردند که ایجاد این مواد بطور مصنوعی غیر ممکن است زیرا در تشکیل انها نیروی حیاتی نبز دخالت دارد و برخی اظهار می داشتند که به علت مداخله قوه زندگی رضا به قضا دهیم و تمام شیمی الی رااز قلمرو علم خارج کنیم.

میشل اوژن شورل شروع به ازمایش مواد چرب نمود و اقدام به تجزیه مواد الی کرد ودریافت که چربیها ،ما حصل ترکیب گلیسرین با اسیدهای چرب می باشد بلاخره توانست شمعهای استئاریک که جانشین شمعهای قدیمی گردید اختراع نماید شورل با خود فکرکرد که پیه ،کره وچر بیهای دیگر مواد مرکب می باشند اما دارای اصول مشترکی هستند وی ما بین سالهای 1811و1826 جواب این موضوع را دریافت و چنین توضیح داد:

"همانطور که الیاژها از تجمع فلزات مختلف به نسبتهای معین به دست می ایند چر بیها نیز از ترکیب شدن گلیسرین با اسیدها چرب مانند اسید استئاریک واولئیک وغیره می باشند.

این جواب در عمل بسیار مورد استفاده واقع شد علاوه براینکه توانست شمعهای جدید بسازد در صابونی شدن اجسام چرب بررسیهایی به عمل امد و قادر گشت صنعت صابون سازی را بسیار توسعه دهد واکتشافات خود را در

صفحه21

کتابی با عنوان :"جستجوهای شیمیایی درباره مواد چربی که مبدا حیوانی دارند"جمع نماید.

در همین ایام استادی بود که ژان باتیست دوما نام داشت در سال 1834 با کمک شاگرد خود جوهر چوب را کشف کرد و ملاحظه نمود که این جسم شباهت کامل با جوهر شراب دارد.این دو دانشمند با خود گفتند که حتما این دو از یک خانواده می باشند پس خوب است هر دو را الکل بنامیم.

دو ماده کلر دار از روی جوهر سرکه گذراندند وجسم جدیدی بدست اوردند .دانشمندان مذبور در سال1832 مطالعه خود را در این باره کامل کردند و اصل جانشینی و تعویض را به وجود اوردند.

سنتز مواد الی

تمام شیمیدانان در قرون هیجدهم و نوزدهم میلادی هدف و منظور واحد داشتند و ان اینکه


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
postcj postcj

gl/l (1111)

gl/l (1111)

عنوان تحقیق

خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری

استاد مربوطه

جناب آقای دکتر عابدیها

گرد آورندگان

سمیرا عباسی

سروناز ساسانی

دانشگاه بین المللی امام خمینی

بهار 1386

فهرست:

تحول زبان

علل تحول زبان

زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها

خانواده ها ی زبانی دنیا

زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟

زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟

زبان هند و ایرانی

تحول تاریخی زبان

ادوار تاریخی زبان های ایرانی

خط میخی فارسی باستان

اید ئوگرام

زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال )

سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان

زبان های ایرانی میانه

زبان های ایرانی جدید

تحول زبان

زبان صورت واحدی ندارد زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و … تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه را دگرگون می سازد ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد .

این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد.

با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود .

_ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها :

بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان

تغییر در معنا و مفهوم واژگان

مرد از ریشه ی mar به معنی مردن در اصل به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان :

انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی

_ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف .

_ علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست .

تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث ، خنثی ) .

یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود .

اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید :

از بین رفتن سیستم صرف اسامی

خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی
_ خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر:
Hya مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی « او » که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ « که » استفاده می شود .

_ تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود .

نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است .

_ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین .

_ معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین .

_ مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید .

_ رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند .

_ ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن .

علل تحول زبانی :

1 _ علل خارجی ( برون زبانی )

2 _ علل داخلی ( درون زبانی )

علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است .

واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند.

عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر .

مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت

لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید

تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار

علل داخلی تحول زبانی

کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار

مثال : تبدیل چَوَند ( ( cavand به چند ( cand) و یا حذف ساخت دستوری جنس و شمارمثنی از دستگاه زبان و ساده شدن دستگاه افعال در زبان فارسی .

خلاصه ی تحولات تاریخی هر زبان :

تحول آوا ها و اصوات

تحول ساخت کلمات ( تحولات صرفی )

تحول طرز و رابطه ی همنشینی کلمات در جمله تحولات نحوی

تحول واژگان

تحول معانی
زبان های هند و اروپایی :
فارسی ، هندی ، آلما نی ، انگلیسی ، روسی ، فرانسه ، ایتالیایی

بنابر محاسبات زبان شناسان ( در سال 1964 ) شمار زبان ها چهار تا هفت هزار بر آورد شده است . این زبان ها از زبان های مشخصی ( زبان مادر ) منشعب شده اند و تحول هر یک به طریقی خاص بوده است .

نحوه ی دسته بندی این زبان ها:

ساختمان صرفی و نحوی زبان ( اصطلاحا نوعی یا ساختمانی نامیده می شود ) مطابق این شیوه زبان های دنیا به سه دسته 1. تک هجایی 2. پیوندی 3. صرفی تقسیم می شوند.
زبان های تک هجایی:
هر هجا یک تکواژ است هر تکواژ از یک هجا تشکیل می شود .

این هجا ها همیشه صورت ثابتی دارند و شکل آنها بر حسب نقش های مختلف دستوری تغییر نمی کند .

طریق شناخت نوعی صرفی آنها ، تربیت همنشینی تکواژها بر روی زنجیره ی گفتار است .

زبان های تک هجایی : چینی، سیامی، تبتی .

زبان های پیوندی :

ماده ی اصل کلمات همیشه صورت واحدی دارد . با اضافه شدن معانی ثانوی شکل ، فهم اصلی کلمه تغییر نمی کند.

برای نشان دادن معانی فرعی ، عناصر دیگر زبان در کنار ماده ی اصلی قرار داده می شود .

زبان های تصریفی:

برخی از کلمات برای رساندن مفاهیم فرعی و ثانوی ، تغییر شکل می دهند . در زبان های صرفی کلمات وجود دارد که معنی مستقلی ندارد .

وظیفه ی این کلمات که حرف نامیده می شود نشان دادن مفاهیم فرعی و رابطه ی خاص میان این کلمات است . این نوع طبقه بندی که ناظر بر ساختمان است چندان مورد توجه زبان شناسان قرار نگرفت ، زیرا مطالعات زبان شناسی نشان می دهد که همه ی زبان ها نمونه هایی از سه نوع خصوصیات یاد شده را دارند ..

هیچ زبان به طور مشخص شامل تنها یک نوع ویژگی نیست .

رده بندی از حیث خویشاوندی :

در جامعه ی اروپا از قرن شانزده به بعد علم لغت و اشتقاق مورد توجه قرار گرفت . همین عامل تألیف فرهنگ های ریشه شناسی و تدوین کتاب های دستور تطبیقی و سنجشی و نیز مطالعات و بررسی های تاریخی زبان ها برای دست یافتن به موارد متشابه و اختلاف زبان ها و ارتباط آنها با یکدیگر شد .

این نوع بررسی های تاریخی تطبیقی علت پی بردن دانشمندان به همسانی های موجود در میان برخی زبان ها بود .

از قرن هجده به بعد ، زبان شناسان ، تشابهات دستوری و ساختمانی زبان ها را با شیوه ی جدید برای طبقه بندی زبان در پیش گرفتند .( رده بندی از حیث خویشاوندی ) .

خانواده های زبانی دنیا :

هند و اروپایی ، سامی و حامی ، اورالی ، یافینو – اوگری ، آلتایی

زبان های منفرد : زبان های ویژه و مستقل هستند که رابطه ی خویشاوندی با زبان های دیگر ندارند تنها وجه اشتراک برخی از این زبان ها ، رابطه ی جغرافیایی آنهاست .

محققان گروهی از این زبان ها را که در یک سرزمین یا یک منطقه از جهان رایج بوده اند با عنوان کلی می خواندند .

مانند زبان های آسیایی ، چینی ، تبتی ، هندی ، مالاریا ، یولنزیایی .

گویش های فراوان در میان مردم بومی آفریقای مرکزی و جنوبی ، بومیان آمریکا ، سرزمین هندوستان ، جنوب شرقی و مشرق آسیا رواج دارد از جمله زبان های منفرد به شمار می آیند .

زبان های ایرانیاز کدام خانواده زبانی هستند؟

زبان ها ی ایرانی شاخه ای از خانواده ی زبانی « هند و اروپایی ) است .

اقوام هند و اروپایی : اقوامی که در روزگارانی بس کهن در نواحی واقع در جنوب روسیه ی امرئزی ، در دشت ها و استپ های میان جنوب یسبری ، دریاچه ی اورال و شمال بحر خزر و شمال قفقاز می زیستند که تا هزاره ی سوم پیش از میلاد در سرزمین مشترک اولیه ی خود می زیستند و بعد ها ناچار به مهاجرت شدند ، مسیر حرکت مختلف بود ، در سرزمین هایی از جنوب آسیا تا شمال اروپا پراکنده شدند ، این اقوام در نقاط مختلفی از اروپا و آسیا از جمله هندوستان سکنی گزیدند و نام هند و اروپایی شهرت یافتند .

پراکندگی قوم هند و اروپایی عامل گوناگونی زبان در میان این قوم است .

هند و اروپایی ؛ گروهی از زبان های هم ریشه است که مهمترین آنها هند و ایرانی ، یونانی ، آلبانیایی ، ایتالی ، هیتی ، تخاری ،ارمنی ، بالتو اسلاوی ، سلتی ، ژرمنی هستند .

هند و ایرانی : به دو شاخه ی هندی و ایرانی تقسیم می شود . قدیمی ترین اسناد به زبان ندی باستان ، متن های « ودا » است به زبان سنسکریت ( سنسکریت : یعنی زبان فصیح ).

یونانی : این اقوام در شبه جزیره بالکان و جزیره های دریای اژه و کناره های غربی آسیا ی صغیر مسکن گزیده اند . قدیمی ترین آثار باقی مانده به زبان یونانی ، لوح نوشته هایی که از جزیره ی کرت (crete) واقع در دریای اژه در جنوب یونان بدست آمده است و مربوط به اواخر هزاره ی دوم پیش از میلاد مسیح است .

آلبانیایی : یکی دیگر از شاخه های مستقل زبان هند و اروپایی است که امروزه مردم آلبانی بدان تکلم می کنند .

ایتالی :زبان ایتالیک در سرزمین ایتالیل=ا رواج داشته است و زبان لاتینی مهنم ترین زبان در بین گروه های این زبان بود و به وسیله ی امپراطور روم در سراسر سرزمین های تابع متداول شد و به صورت زبان علمی و ادبی در سراسر اروپا در آمد زبان های منشعب از این زبان « لاتینی » ، رومیایی نامیده شد.

هیتی : در میان اقوام هیتی یا حتی رواج داشت ، که چند قرن در آسیای صغیر حکم فرمانی داشتند که در حدود سال 1200 پیش از میلاد دولتشان از میان رفت . آثار باقی ماده از این زبان که قدیمی ترین نمونه های بازمانده از اقوام هند و اروپایی است در آغاز قرن بیست در کاوش های باستان شناسی در بغاز کوی ( در 150 کیلومتری شرق آنکارا ) بدست آمده است .

تخاری : این اقوام در سده های پیش از میلاد مسیح در ترکستان چین بسر می بردند.

ارمنی : از قرن ششم پیش از میلاد مسیح در نواحی شمال بین النحرین و در دره های جنوبی قفقاز در جنوب شرق دریای سیاه حکومت داشتند . این زبان امروزه ، در جمهوری ارمنستان متداول است .
و ارامنه ی ساکن در آسیا و اروپا ، آمریکا بدان تکلم می کنند .
8. بالتو اسلاوی : این به دو شعبه ی « بالتی » و « اسلاوی » تقسیم می شود .

زبان های اسلاوی : روسی ، لهستانی ، چکواسلاوی ، یوگواسلاوی .

زبان های بالتی : جمهوری های لیتوانی و لتونی.

9.سلتی : این زبان در سال های پیش از میلاد مسیح در مرکز اروپا رواج داشته است و مادر برخی از زبان های رایج در اروپا از جمله زبان های ایرلندی ، ولزی ، گالی محسوب می شود .

10. ژرمنی : صورت اصلی زبان آلمانی و زبان های خویشاوندان آن از جمله انگلیسی بدین نام خوانده می شود .

زبان هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟

در قرن شانزدهم و هفدهم علم الا شتقاق در جامعه محققان اروپایی نضج گرفت ، این کار باعث آشکار شدن مشترکات برخی زبان ها شد ، « ولکانیوس » متوجه تطابق برخی واژه ها در زبان های ایرانی و آلمانی شد . « سایتی » مطلبقت واژه ها در زبان های هندی و ایتالیایی شد و « ویلیام جونز » از روی مشابهت های بین زبان های سانسکریت ، یونانی ، لاتینی متوجه شد که این زبان ها دارای یک نوع رابطه ی خویشاوندی هستند چون ساختمان شبیه به هم و لغات مشترک دارند و لذا اعلام کرد که همه ی این زبان ها با هم ارتباط دارند و احتمالا همگی از زبان سانسکریت مشتق شده اند . تحقیقات « بوپ» نظر جونز را تأیید کرد . بالاخره معلوم شد زبان سانسکریت خود شاخه ای از زبان قدیمی فراموش شده ای که مقدم بر همه ی این زبان ها بوده است این زبان زبان ، زبان مادر مفروض ، زبان « آریایی » یا « هند و اروپایی » نامیده شد . از این زبان هیچ سند و نوشته ای در دست نیست تا مستقیما ً آن را بررسی کنند ، زبان شناسان برای پی بردن به ساختمان این زبان به مقایسه ی زبان های منشعب از آن هستند .

یکی از خانواده های مهم زباب بشری ، که اعضای بیشمار آن در سراسر اروپا ، قسمت پهناور آسیا ، آمریکا ، اقیانوسیه و آفریقای جنوبی پراکنده شده اند ، خانواده ی زبانی « هند و اروپایی » می باشد که به نام های مختلف « هندو هیتی » و « هند و ژرمنی » و « آریایی » نیز خوانده شده است .

هند و ایرانی :

از مهمترین شاخه های زبانی این خانواده شاخه ی « هند و ایرانی » است . اقوام هند و اروپایی خیلی دیرتر از اقوام دیگر از یکدیگر جدا شدند به همین دلیل نکات مشترک میان این اقوام در زمینه های فرهنگی و اجتماعی نظیر : زبان ، اساطیر ، عقاید ، آداب و رسوم به طرز بارزی بیش از اقوام هند و اروپایی است .

زبان « هند و ایرانی » به دو شاخه ی «هندی» و « ایرانی » تقسیم می شود . زبان ها و گویش ها ی ایرانی از متنوع ترین شاخه های زبان های هند و اروپایی بشمار می رود .

تحول تاریخی زبان

تحول تاریخی زبان از جهاتی صورت می گیرد از جمله :

اصوات و واج های زبان.

نشام یا دستگاه صرفی و نحوی زبان .

واژگان زبان .
هر گاه در یک زبان ، در یک مقطع زبانی ، به طور کلی در هر سه مورد فوق تغییر وتحول چشمگیر و قابل توجه روی رو می دهد . یک دور تحول تاریخی برای آن زبان محسوب می شود .
ادوار تاریخی زبانهای ایرانی:

با در نظر گرفتن ویژگی های زبانی قدیمیترین آثار و مدرک بازمانده از زبان های ایرانی تا زمان حاضر تحولات تاریخی زبان های ایرانی را به سه دسته می توان تقسیم کرد :

1. دوره ی باستان 2. دوره ی میانه 3. دوره ی جدید

چون زبان های دوره ی باستان و میانه ، دیگر به صورت زنده به کار نمی روند ، فقط در مطالعات تاریخی از صورت مکتوب آنها استفاده می شود ، زبان های « مرده » یا خاموش خوانده می شوند .

دوره ی باستان

قدیمی ترین دوره ای که از زبان های ایرانی آثار و مدارکی در دست داریم ، دوره ی باستان خوانده می شود .از زبان های متعدد ایرانی در دوره ی باستان که همگی از زبان ایرانی کهن منشعب شده بودند تنها آثار و مدارکی از چهار زبان مادی ، سکایی ، اوستایی ، فارسی باستان بازمانده است .

از زبان های سکایی و مادی اثر مستقلی در دست نیست و تنها لغات معدودی از آن زبان ها که بیشتر نام های خاص هستند در مکتوبات زبان های دیگر ضبط شده اند .

از زبان های اوستایی و فارسی باستان آثار نسبتاً قابل ملاحظه ای بر جای مانده که می تواند ویژگی های ساختاری و نظام آن زبان ها را مشخص کند.

زبان سکایی :

سکاها اقوام جنگجو از زمره ی قبایل ایرانی بودند ، در منطق شمال و شمال شرق ایران می زیستند . تیره هایی از این اقوام بعد ها در جنوب شرق ایران ( سیستان ) مسکن گزیدند .

از صورت باستانی زبان سکایی اثر مستقلی در دست نیست ولی چندین نام خاص و واژه های معدود ، از این زبان را می توان در گزارشات تاریخی ، کتیبه ها و سکه های بازمانده از فارسی باستان ، یونانی ، لاتینی و هندی می توان شناخت .

زبان مادی : این زبان در مغرب و مرکز ایران رواج داشت که سند و اثر مستقلی از آن در دست نیست . ولی از طریق کتیبه های شاهان آشور که در آن از مردم ماد یاد شده ، می توان از چند نام خاص مادی آگاهی یافت . همچنین کلماتی چند در مکتوبات که به زبان های یونانی ، لاتینی نوشته شده ، باقی مانده است . مأخذ عمده ی اطلات ما از این زبان ، لغات دخیلی است که در کتیبه ی شاهان هخامنش بر جا مانده است .

فارسی باستان : در نواحی جنوبی ایران و ایالت پارس = فارس رواج دارد ، به همین دلیل فارسی باستان خوانده می شود .

آثار باقی مانده از این زبان کتبیه ها و نوشته های متعلق به شاهان هخامنش است که بر روی الواح سنگی ، گلی ، سیمین و زرین ، سکه ها ، مهر ها ، نگین ها ، وزنه ها ، ظروفی چند حکاکی شده است . این آثار متعلق به سال های 550 تا 330 قبل از میلاد است .

خط میخی فارسی باستان :

برای نوشتن کتیبه های فارسی باستان به کار رفته ، که مرکب از اعلام و اشکالی به شکل میخ می باشد به همین دلیل « خط میخی » خوانده می شود .

در این خط میخ ها برای نشان دادن واج ها و آواهای زبان به صورت گوناگون منفرد ، چسبیده ، کوچک یا بزرگ در کنار هم قرار می گیرد .

خط میخی از زمره ی خطوط هجا نگار محسوب می شود ، زیرا ارزش صوتی هر علامت را بر یک صامت و یک مصوت است .

ویژگی ها :

از چپ به راست نوشته می شود .

این خطوط دارای علامتی به نام « واژه جدا کن » است که برای نشان دادن حدود یک واژه است چون در خط میخی حروف پشت سر هم با یک فاصله نوشته می شوند .

در این خط هشت علامت به کار رفته که «ایدئوگرام » یا « اندیشه نگار » نامیده می شود .
ایدئوگرام:
برای آسان تر نمودن امر نگارش ، تنها با نوشتن یک حرف به صورت اختصاری ، از نوشتن کامل واژه هایی که به صورت مکرر در متون به کار می رفتند و جا اشغال می کردند از اعلائم « ایدئوگرام » یا معنی نگار استفاده می شد . برای مجزا نمودن آنها از دیگر نشانه ها و مشخص کردن ماهیت آنها ، از خط بابلی استفاده می شد .

زبان اوستایی : یکی از زبان های شرقی فلات ایران است . علت نامیده شدن این زبان ، به زبان اوستایی این است که ، کتاب دینی ایرانیان قدیم ( اوستا ) به این زبان نوشته شده است .

با توجه به اختلافی که در گویش های موجود در آثار اوستایی است ، زبان شناسان آثار باستانی اوستایی را به دو بخش تقسیم کرده اند :

1. اوستایی متقدم یا گاهانی 2. اوستایی متأخر

آثار موجود در زبان اوستایی:

آثار باقی مانده از این زبان نسبت به زبان های دیگر دوره ی باستان ، زیاد است ولی آنچه امروزه به نام اوستا در دست است تنها مجموعه ای است شامل :

یسنا : در لغت به معنی سرود و دعا ، نیایش . مجموعه سروده ها و دعا های وذهبی است . هفت صد و بیست فصل دارد . هر فصل یک « هات » خوانده می شود . هر هات شامل چندین بند است .

یشتها : یشت ویسن از یک ریشه اند . یشت در مفهوم نیایش و آفرین است . از بیست و یک یشت تشکیل شده است . مجموعه سروده هایش در وصف و ستایش ایزدان .

ویسپرد : « ویسپ » در لغت به معنی « همه : و « رد » در مفهوم « سرود و داور » است بیست و چهار فصل دارد . هر فصل یک کرده و هر کرده شامل چند بند است و نیز بر شمردن بزرگان دینی و همه ی مردان مذهبی و نام آور ، که به روان آنان درود فرستاده شده است .

وندیداد : این لغت صورت تحریف شده ی « وی دیو داد » است « داد » به معنی « قانون و نظم » لذا این اصطلاح به معنی « قانون ضد دیو » می باشد .
مجموعه ای از دعا ها و تعویذ هایی برای دور راندن دیوان و باطل کردن اعمال اهریمنی و همچنین برخی اعمال و فرایض دینی است و بیست و دو فصل دارد . هر فصل یک « فر گرد ، » و هر فرگرد چندین « بند » دارد .
5. خرده اوستا : خرده در لغت به معنی ، کوچک و ریز و خرده اوستا ، به معنی کوچک و خرد می باشد اوستا حاوی اوراد و ادعیه ی دینی و مذهبی است .

زمان نگارش اوستا : مطالب اوستا ، تا دوره ی ساسانی سینه به سینه نقل می شده است ولی چون ، زبان اوستایی یک زبان باستانی بود و روز به روز نامفهوم تر می شد . برای احتراز از فراموشی و برای حفظ صورت صحیح اقدام به ثبت آن شد . از روی خطوط رایج آن زمان ، خطی جدید بدین منظور ابداع شد و چون تنها برای نگارش اوستا به کار می رفت « خط اوستایی » نامیده شد .

ابن ندیم نمونه هایی از آن خط را در « الفهرست » آورده و به جای « خط » از اصطلاح « دبیره » استفاده می کند لذا « خط اوستایی » را « دین دبیره » می خواند که برای نگارش متون دینی به کار می رود .

خط اوستایی :

منشأ خطوط ایرانی رایج در دوره ی ساسانی خط آرامی بوده و چون این خط اغلب توسط منشیان آرامی اختراع شده بود ، به همین دلیل ویژگی خط آرامی که از زمره ی خطوط سامی است در آن مشهود است .

ویژگی خط اوستایی :

مانند دیگر خطوط رایج در دوره ی ساسانی از خط آرامی اقتباس شده است .

از راست به چپ نوشته می شود .

شکل حروف آنها به هم شبیه است ولی تفاوت های عمده ای با هم دارد .

برای هر صورت یک علامت ویژه وجود دارد .( تنها مصوت های کوتاه نوشته می شوند بلکه مصوت های بلند نیز تلفظ و نوشته می شوند ).
علت کمال خط اوستایی :
علت کمال خط اوستایی در ارتباط با تقدس « اوستا » و مهجور بودن زبان اوستایی است و دقت ملحوظ در آن ، برای ثبت گونه ی سروده ها و ادعیه دینی و احتراز از تلفظ غلط مطالب مذهبی است . زیرا در دوره ی ساسانی ( زمان نگارش اوستا ) که زبان اوستایی یک زبان خاموش بود برای عامه ی مردم مفهوم نبود .

در دوره ی باستان علاوه بر زبان های ایران خطوط و زبان های غیر ایرانی دیگری نیز به کارمی رفته است . علت رواج این زبان ها و خطوط غیر ایرانی _ پیش از آمدن و استقرار ایرانیان در این سرزمین ، در جنوب غربی و غرب ایران ملت هایی می زیستند که هر یک دارای تمدن و فرهنگ شناخته شده بودند . آثار مکتوبی حاکی از تمدن درخشان هنوز بر جا نمانده است .

زمره زبان های ایرانی دوره ی باستان

سومری ، عیلامی ، اکدی

سومری :

سومریان در جنوب بین النهرین مستقر بودند . به زبان سومری تکلم می کردند .اهمیت ویژه ی این قوم ابداع شیوه ی جدید ی در نگارش و نقش مهمی است که در تاریخ تکوین و تکامل خط داشتند .

عیلامی :

در منطقه ی عیلام که خوزستان امروزی بخشی از آن است می زیستند . زبان مستقلی داشتند ، هیچ خویشاوندی با زبان های باستانی ندارد . خط آن مانند خط میخی هجانگار است . در تخت جمشید تعدادی لوحه ی کلی به این خط و زبان یافت شده . کتیبه ی داریوش در بیستونبه سه خط و زبان فارسی باستانی ، عیلامی ، اکدی نوشته است .

اکدی:

زبان سامی است .در ناحیه ی میان رودان به کار می رفت . دارای دو گویش است : بابلی = در جنوب بین النهرین . آشوری = شمال بین النهرین . گاهی با عنوان « آشور و بابلی » نیز خوانده می شود .

بعد از سقوط بابل زبان آرامی جای زبان اکدی را گرفت . خط آن از خط سومری اقتباس شده است .

آرامی:

از خانواده ی زبان های سامی هستند در فاصله ی قرون هفتم قبل از میلاد تا هفتم میلادی در ناحیه ی میان رودان رواج داشت . مکتوباتی از دوران هخامنشیان به زبان آرامی به دست آمده است .

سریانی :

زبان رایج در شهر ( اورفه ) در شمال بین النهرین خوانده می شود . یکی از شاخه های زبان آرامی است . از سده ی دوم میلادی با گرویدن ساکنین آن به دین مسیح ، این شهر یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی مسیحیت در شرق شد . خط سریانی از خط آرامی گرفته شده بود .

زبان ایرانی میانه

زبان های حد فاصل بین زبان های باستانی و زبان های دوره ی اخیر ایران اند ، زبان های دوره ی میانه نامیده می شوند .

تشخیص زبان های میانه :

ساده تر بودن 2. تغییر و تحول آشکار در سیستم و نظام زبانی قدیم 3. متروک و خاموش بودن .
زبان شناسان تأسیس سلسله ی اشکانی را آغاز دوره ی زبان های ایرانی محسوب می دارند .
این دوره تا پایان دوره ی فرمان روایی سلسله ی ساسانی ادامه می یابد . اما رویداد مهم تاریخی نمی تواند موجب تحول و دگرگونی ناگهانی زبان از جهات مختلف بشوند . با این توجه در قرون نخستین هجری آثار متعددی به زبان های میانه بوجود آمده = در فاصله بین پایان سلسله ی هخامنشیان و شروع سلسله ی اشکانیان فاصله ی صد ساله ای وجود دارد در تتبعات تاریخی زبان فارسی به سال های تاریک معروف است . بعد از اسکندر فرمانروایی ایران نصیب سردار او سلوکوس گردید و حدود صد سال او و اعقابش در ایران حکومت کردند و به دلیل یونانی بودن زبان و خط ایرانی کمتر مورد توجه دستگاه حاکمه بود و موجب رواج زبان ، فرهنگ و هنر یونانی گردید .

در تمام دوران سلوکی ها اثری مکتوب از خط و زبان ایرانی بر جای نماند . آخرین اثر به جا مانده از دوران باستان متعلق به دوران هخامنشی است .

در میان زبان های میانه آثار و اسناد مکتوبی از زبان های « پهلوی اشکانی » « پهلوی ساسانی » ، « سغدی »، « سکایی » ، « بلخی » ، « خوارزمی » باقی مانده است . این زبان ها با توجه به محدوده جغرافیایی و مختصات ساختاری به دو گروه اصلی تقسیم می شود :

الف : زبان های گروه شرقی

ب : زبان های گروه غربی

زبان های ایرانی میانه شرقی :

سغدی 2 . سکایی 3. بلخی 4 . خوارزمی

زبان سغدی میانه :
این زبان در سغد قدیم که سمرقند و بخارا از مراکز آن بود رواج داشت . در هزاره ی اول میلادی مهمترین زبان ایرانی در آسیای مرکزی بود و زبان رابطه ی بین فرهنگ های شرق و غرب آسیا بود . آثار این زبان : مسکوکات ، اشیا سیمین ، منسوجات ، چرم جواهر های حکاکی شده متعلق به قرن پنجم و ششم میلادی است . در « تورفان » و « کوه مغ » آثار زیادی از زبان سغدی بدست آمده است .
آثار بازماندهرا بنا بر مضمون به چهار قسمت تقسیم کرد :

آثار سغدی مانوی

آثار سغدی بودایی

آثار سغدی مسیحی

آثار سغدی غیر دینی
خط آن مقتبس از خط آرامی است . دارای هزوارش است . تا قرن ششم باقی مانده است . تنها اثر زنده این زبان گویش مردم ناحیه ی « یغناب » واقع در تاجیکستان است .
2.زبان سکایی میانه:

سکاها در نواحی از آسیای مرکزی و جلگه های روسیه جنوبی می زیستند . آثار باقی مانده در شمال شهر کااشغر و ختن به دست آمده است . آثار بدست آمده در ناحیه ی ختن به دلیل تمایزات ویژه ی زبانی « سکایی – ختنی » یا « ختنی » شهرت دارد .

آثار متعلق به قرن هفتم یا دهم میلادی است .

زبان خوارزمی میانه :
این زبان در ناحیه ی خوارزم یعنی در شمالی ترین نقطه ی سکونت اقوام ایرانی متداول بود و ظاهرا تا قرن هشتم هجری نیز صورت جدید آن رواج داشته است . قدیمی ترین آثار بازمانده از زبان خوارزمی کتیبه هایی بر روی چوب و چرم از توپراق قلعه متعلق به قرن دوم میلادی و کتیبه هایی بر روی استخوان ها و ظروف سیمین از قرن ششم و هفتم میلادی است .
کتبی که حاوی جملات و کلمات به زبان خوارزمی هستند : 1: مقدمه الادب زمشخری 2: قنیه المنیه 3: یتیمه الدهر فی فتاوی اهل العصر 4: آثار الباقیه عن القرون الخالیه 5: التفهیم لاوائل صناعه التنجیم دو کتاب آخر از ابوریحان بیرونی .

زبان بلخی :
این زبان در سرزمین بلخ و نواحی اطراف آن رایج بود .از زبان بلخی آثار چندانی در دست نیست به جز مقداری در ناحیه « سرخ کتل » در شمال افغانستان که به خط یونانی است .آثار بدست آمده : سکه ، مهر ، کتیبه .
زبان های ایرانی میانه گروه غربی

زبان های ایرانی میانه گروه غربی را به دو زبان شمالی و جنوبی تقسیم می کنند . « زبان ایرانی میانه غربی شمالی » زبان ایالت باستانی « پارت » است . زبان ایرانی میانه غربی جنوبی زبان ایالت « پارس » است ، که به طور کل پهلوی می خوانند .

زبان رسمی و اداری رایج در دوره ی حکمرانی اشکانیان که همان زبان ایرانی میانه ی غربی شمالی می باشد به « پهلوی اشکانی » معروف است .در دوره ی ساسانیان پهلوی ساسانی در کنار پهلوی اشکانی به کار می رفت و تنها اختلاف آنها اختلاف لهجه ای است .

نمونه هایی از اختلاف آوایی

پهلوی اشکانی پهلوی ساسانی

چهار cafar cahar

ده das dah

زبان پارتی

زبان ایرانی میانه ی غربی شمالی که زبان قوم پارت بوده است . و در مدت حکومت اشکانیان زبان رسمی و اداری ایران بود .پارتی به نام های « پهلوانیک » « پهلوی اشکانی » نیز خوانده می شود .

بسیاری از واژه های پارتی از طریق زبان فارسی میانه وارد فارسی جدید شده است .

آثار و اسناد زبان پارتی به دو دسته تقسیم می شود :

الف . آثارو اسنادی که به خط پارتی نوشته شده است . خط پارتی از آرامی اقتباس شده و دارای هزوارش است .

ب . آثاری که به خط مانوی نگارش یافته اند و به متون تورفانی مشهورند.

الف .اسناد نوع اول عبارتند از :

کتیبه ها
کتیبه های شاهان ساسانی اردشیر و شاپور اول که در قرن سوم میلادی نوشته شده اند به سه زبان : فارسی میانه ، پارتی ، یونانی در نقش رستم ( کعبه ی زردشت ) ، نقش رجب ، بیشاپور و حاجی آباد .
کتیبه های کال چنگال نزدیک بیرجند در جنوب خراسان و کتیبه اردوان پنجم در شوش را می توان افزود .

سکه ها
قدیم ترین سکه های بدست آمده از شاهان اشکانی که دارای نوشته هایی به خط و زبان پارتی هستند . متعلق به حدود اواسط قرن اول میلادی است .
از شاهان محلی عیلام و نیز شاهانی که در نواحی سیستان یا غزنین و بخشی از هندوستان سکه هایی به زبان پارتی بدست آمده است .

3 . سفالینه های نسا

نسا در نزدیکی عشق آباد پایتخت ترکمنستان واقع شده است .تعدادی سفالینه متعلق به قرن اول قبل از میلاد بدست آمده است که به زبان پارتی است و خطی مخلوط از آرامی و پارتی است .

4 . قباله های اورامان

از ناحیه اورامان واقع در جنوب کردستان دو قباله ی ملکی بدست آمده که به زبان پارتی است . خطی که برای نگارش این سند پارتی به کار رفته شبیه خطی است که بر روی آثار « نسا » دیده می شود .

5 . اسناد دورا – اوروپوس

از حفریات انجام شده در ناحیه ی دورا – اوروپوس در ساحل رودخانه ی فرات در سوریه کنونی بدست آمده هم به فارسی میانه هم به پارتی است . سفالینه هایی به دو زبان فارسی میانه و پارتی به دست آمده است .

ب . متون پارتی مانوی

در ناحیه تورفان واقع در ترکستان شرقی آثار مکتوبی از زبان های گوناگون کشف شد که به آثار تورفانی مشهورند. همچنین به « متون پارتی مانوی » مشهورند.

زبان فارسی میانه

فارسی میانه زبان ایرانی میانه غربی جنوبی است که زبان ایالت پارس بو . از این زبان با نام های « پارسیک » و « پهلوی ساسانی » نیز یاد می شود فارسی میانه در زمان ساسانیان زبان رسمی و اداری ایران بود .

خط پهلوی

خطی که برای نوشتن متون فارسی میانه به کار رفته بسیار شبیه خط متون پارتی است و به همان نام « پهلوی » خوانده می شود .

خط پهلوی در زمان اشکانیان از روی خط آرامی اقتباس شد و نسبت به قومی که حاکم بودند ( قوم پرثو ) پهلوی خوانده شد .

خط پهلوی گونه های متعددی دارد از جمله :

الف . پهلوی اشکانی : این خط به صورت خطی کتیبه ای است و بر روی مهرها و سکه های سلاطین اشکانی دیده می شود .

ب. پهلوی کتیبه ای : خطی است که درسنگنوشته ها و سکه های دوره ی ساسانی به کار رفته است .

ج . پهلوی کتابی : خط تحریری که نامه خا و کتاب ها را بدان می نوشتند.

ظاهرا در دوره ی ساسانی به جای « خط » لفظ « دبیره » را به کار می بردند .

خط پهلوی از جهت اصول ، شبیه خط فارسی جدید است . این شباهت و همسانیها ی موجود میان دو خط فارسی میانه و جدید امری اتفاقی نیست . خطوط ایرانی میانه از خط آرامی که خود ریشه ی سامی دارد اقتباس شده بودند و خط فارسی جدید همان خط کوفی عربی است با تغییرات جزئی و ظاهری .

مشکلات خواندن خط پهلوی :

بعضی از حروف چند صدایی است و گاه یک نویسه بر دو یا چند واج دلالت می کند .مشکل دیگر پیوستن حروف به یکدیگر ناشی می شود .

هزوارش

هزوارش ها کلماتی به زبان آرامی اند که به خط پهلوی نوشته می شدندوظاهرا در موقع خواندن معادل فارسی میانه آنها تلفظ می شد . علت وجود هزوارش در خطوط ایرانی آن است که از دوران هخامنشی کاتبان آرامی به ثبت و ضبط دواوین و امر دبیری و منشیگری در ایران اشتغال داشتند و همین امر موجب اقتباس خطوط ایرانی از خط آرامی شد. و کاتبان آرامی که به زبان خود تسلط بیشتری داشتند هنگام نوشتن زبان های ایرانی ، معادل برخی از کلمات را از زبان خود می نوشتند . در هزوارش ها حروف اضافه ، ضمایر و اسم ها تماماً به آرامی نوشته می شد .

دلیل استفاده :

الف :پرهیز از عدم تکرار بعضی از واژگان . ب : رمز آهنگین شدن کلام و پرهیز از آشکار شدن اسناد درباری برای همگان .

خط مانوی

مانی در قرن سوم میلادی به تبلیغ آیین خویش پرداخت . مانی و پیروانش برای نگارش آثار خود از خطی آوا نگار استفاده می کردند که به خط مانوی مشهور است . الفبای این خط نیز مقتبس ازآرامی است . مهم ترین ویژگی خط مانوی نداشتن « هزوارش » و نچسبیدن حروف به یکدیگر و دلالت هر نویسه بر یک واج است . مکتوباتی در ترکستان چین مهم ترین آثار بدست آمده از مانی است . بخش مهمی از آثار بازمانده از زبان های پارتی و فارسی میانه بدین خط می باشد .

آثار بازمانده از فارسی میانه

کهن ترین آثار موجود از زبان فارسی میانه متعلق به آغاز دوره ی ساسانی است .

الف . کتیبه ها :

یکی از مهم ترین منابع بازمانده از زبان فارسی میانه کتیبه هایی است که در دوران فرمانروایی ساسانیان بر سنگ نگاشته شده است . این کتیبه ها شامل نام و لقب و در پاره ای از موارد سلسله نسب و شرح فتوحات و نام نواحی تحت سلطه ی شاهان ساسانی است . نکته قابل ذکر در مورد کتیبه ها این است که سنگنوشته های اولیه ساسانی مانند کتیبه های هخامنشی سه زبانی اند : فارسی میانه ، پارتی ، یونانی .

مهم ترین سنگ نوشته های عصر ساسانی :

کتیبه ی اردشیر بابکان در نقش رستم.

کتیبه ی شاپور اول در نقش رستم ( کعبه ی زردشت ).

کتیبه ی شاپور اول در نقش رجب .

کتیبه ی شاپور اول در حاجی آباد .
و …..
ب . سکه ها :

قدیمیترین سکه ها که نوشته ی آن به زبان فارسی میانه است مربوط می شود به اواسط قرن دوم میلادی . این سکه توسط فرمانروایان محلی ایالت فارس پیش از آغاز سلطنت ساسانیان ضرب شده است . در میان این سکه ها نیز هزوارش وجود دارد . بعد از برافتادن ساسانیان هنوز سکه های آنها در ایران رایج بود برخی از خلفا و امرای تازی در زیر شکل و نوشته پهلوی به خط عربی نام خود و یا کلمه ی « بسم الله » را می افزودند .

ج . مهر ها و سنگ های قیمتی و ظروف سیمین :

از شاهان ساسانی تعداد قابل توجهی مهر و احجار کریمه ظروف و آلات سیمین که بر روی آنها اشکال و مطالبی به زبان فارسی میانه کنده شده موجود است . اهمیت آنها به دلیل در بر داشتن مواد زبانی است .

د . آثار یافت شده در دورا – اروپوس :

بر اثر تحقیقات اکتشافی از ناحیه ای در ساحل رودخانه ی فرات واقع در سوریه کنونی نزدیک مرز عراق که « صالحیه » نامیده می شود ، آثاری بدست آمده که بخشی ازین آثار به زبان فارسی میانه است . چندین دیوار نگاره مربوط به قرن سوم میلادی و قطعاتی بر روی پوست و اشیا سفالی .

ه. پاپیروس ها:

در مصر قطعات پاپیروسی یافت شده که به زبان فارسی میانه است یادگار روزگار کوتاه دست یافتن ایرانیان بر مصر است .

و . ترجمه ی مزامیر داوود:

قطعاتی از متون زبور در ناحیه ای موسوم به « بلاییق » واقع در شمال تورفان بدست آمده که در اواخر دوره ی ساسانی از زبان سریانی به فارسی میانه ( پهلوی ) ترجمه شده است .

ز . متون مانوی :

از آنجا که در میان مانویان شمال شرقی ایران و آسیای میانه اقوام ایرانی بسیار زیاد بودند ، اغلب متون مانوی یافت شده در تورفان به زبان های ایرانی از جمله : پارسی ، میانه ، پارتی ، سغدی .خطی که برای نگارش این متون به کار رفته همانند متون پارتی و سغدی ، خط ابداعی مانی است .

متون تورفانی فارسی میانه شامل نامه ها ، قطعات ادبی ، دعا ها ، سرودها و منترهای دینی و نیز قطعاتی از دو کتاب معروف مانی به نام های :« شاپورگان » و « انجیل مانی » است .

ح . متون پهلوی :

مهم ترین منابعو مدارک بازمانده از فارسیمیانه رسالات و کتاب هایی است که به خط پهلوی ِ کتابی نوشته شده اند. این کتاب ها را با توجه به مطالب و مضامین شان به دو بخش تقسیم می کنند :

الف . کتب دینی زردشتی.

ب. کتب غیر دینی .

الف . کتب دینی زردشتی:

سلاطین ساسانی خود را وارثان هخامنشیان می دانستند .کتب و رسالات بسیار زیادی در زمینه ی مذهب زردشت در دوران ساسانی تألیف و تدوین شد . آثار باقی مانده علاوه بر اینکه انباشته از واژه ها هستند و این خود می تواند تا حدودی تغییرات صوتی ، تحولات معنایی و مجموعه واژگانی زبان را معین کند ، جملات و عبارات به کار رفته در این کتاب ها اطلاعات جامعی درباره ی دستگاه زبان و ساختمان صرفی و نحوی زبان فارسی در دوره ی میانه در اختیار ما می گذارد . تقسیم به دو بخش می شود :

یکی متون مذهبی که در دوره ی میانه تألیف و تحریر شده و دیگر ترجمه های پهلوی کتاب مقدس زردشتیان به نام اوستا .

زند اوستا:

زبان کتاب دینی اوستا اوستایی است .مطالب اوستا قرن های متمادی به همان زبان کهن به صورت شفاهی سینه به سینه نقل و حفظ می شد و بالاخره در دوره ی میانه به صورت مکتوب در آمد ولی زبان کهنه ی آن برای مردم قابل فهم نبود . و در دوره ی ساسانی اوستا ی باقی مانده به زبان فارسی میانه ترجمه شد و به خط پهلوی نوشته شد . و همچنین ترجمه هایی به نام « زند اوستا » به آن افزوده شد .

زند و پازند:

به دلیل سختی خط پهلوی بعد از ترجمه ی متون و اهمیت کتاب دینی اوستا تصمیم بر آن شد که خطی آوا نگار برای نوشتن آن ابداع کنند تا خوانندگان را از لغزش و خطا در تلفظ برهاند . خط اوستایی از کامل ترین خطوط دنیاست و زند ها را به این خط نوشتند ، این متون که به« زبان فارسی میانه» و به « خط اوستایی » هستند را پازند می نامند .گذشته از ترجمه های اوستا متون مذهبی فراوانی به زبان پهلوی وجود دارد : « دینکرد » ، « بُندَهِشن » ، « ارداویرافنامه » و…..

ب. کتب غیر دینی پهلوی :

به دو بخش می توان تقسیم کرد :

یکی اندرز نامه های پهلوی و دیگر کتب و رسالاتی که درباره ی موضوعات متعدد تألیف شده اند . اندرز نامه ها بخش مهمی از ادبیات ایران هستند که موضوع آنها اخلاق پند و اندرز و امثال و حکم است . نمونه ها : اندرز بزرگمهر ، اندرز آذزباد مهر اسپندان ، اندرز دانایان به مزئیسنان و غیره .

مهم ترین کتب غیر دینی :

یادگار زریران ، کارنامه ی اردشیر بابکان ، درخت آسوریک ، شهرستان های ایران ، خسرو قبادان و ریدک ، افدیهای سیستان ، مادیگان شطرنج ، مادیگان هزار دادستان و غیره .

دوره ی جدید

سومین مقطع در بررسی تاریخ زبان های ایرانی « دوره ی جدید » است . از زمان استیلای ایران آغاز شد و تا زمان حاضر ادامه دارد . زبان های ایرانی دوره ی جدید از آن جهت که در حال حاضر نیز به کار می روند « زبان های زنده » محسوب می شوند . مهم ترین زبان های ایرانی دوره جدید:

1. زبان پشتو:

در قسمت های شرقی افغانستان متداول است . و در قندهار عمده ی مردم به این زبان صحبت می کنند .سخنگویان پشتو حدود 12 میلیون نفر برآورد کرده اند. این زبان مشحون از زبان هندی ، عربی و فارسی است .با الفبای عربی نوشته می شود .به دو دسته ی شمالی و جنوبی تقسیم می شود . ساختمان و قواعد ساختاری این زبان از فارسی دری پیچیده تر است .

2.زبان کردی :

در منطقه ی کردستان واقع در غرب ایران متداول است . بخش هایی از کردستان در ایران و بخش هایی از آن در ترکیه و عراق قرار دارد . گویش های کردی : کرمانجی ، زازا ، مکری ، گورانی و غیره . دارای ادبیات کتبی و شفاهی است .

3. زبان آسی :

صورت تحول یلفته ی زبان سکایی میانه است و در قسمت هایی از قفقاز متداول است .

4 . یغنابی :

در دره ی یغناب واقع در تاجیکستان متداول است . تنها صورت زنده و دنباله ی بلافصل زبان سغدی است .

5. زبان مونجانی :

در شمال شرقی افغانستان متداول است .

6 . زبان ارموری :

در جنوب افغانستان و شمال پاکستان متداول است .

7. زبان کومزاری :

در ناحیه ای در جنوب خلیج فارس و در شمال شبه جزیره عربستان به کار می رود .

8 . زبان های پامیری :

در بخشی ازافغانستان و بخشی از تاجیکستان رواج دارد .گویش های آن : شغنانی ، سریکلی ، برتنگی ، روشنی ، یزغولمی ، اشکاشمی ، خنی و غیره .

9 . زبان بلوچی :

در میان بلوچ های ایران و پاکستان رواج دارد . با توجه به ویژگی ها ی ساختاریش جزو زبان های ایرانی شمال غربی محسوب می شود .

10 . زبان تاتی :

در قسمت آذربایجان ایران نواحی داغستان و جمهوری آذربایجان رواج دارد .

11 .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
postcj postcj